عدالت adalet

عدالت adalet

حین رها کن عشق های صورتی

حین رها کن عشق های صورتی ........................ عشقِ بر صورت نه بر روی سطی

آنچه معشوق است صورت نیست آن ............ خواه عشق این جهان خواه عشق آن جهان

آنچه بر صورت تو عاشق گشته ای ................... چون برون شد جان چرایش هشته ای

صورتش برجاست این سیری ز چیست ……….......... عاشقا واجو که معشوق تو کیست

پرتو خورشید بر دیوار تافت ............................... تابش عاریتی دیوار یافت

بر کلوخی دل چه بندی ای سلیم ……................. وا طلب عشقی که پایت او مُقیم

ما در این انبار گندم می کنیم ………………............. گندم جمع آمده گم می کنیم

می نَیندیشیم آخر ما به هوش …….................... کین خلل از گندم است از مکر موش

موش در انبار ما حفره زده است ………….............. وز فَنش انبار ما ویران شده است

گر نه موشی دوزد در انبار ماست …………............... گندم اعمال چهل ساله کجاست

اول ای جان دفعِ شرِ موش کن ………….............. وانگِهان در جمع گندم کوش کن

بشنو از اخبار و آن سدرِ و صدور …………………............ لا سلاطمن الا بلحضور »

« حضرت مولانا جلال الدین بلخی »

 



https://get.cryptobrowser.site/2738817
نویسنده: atila ׀ تاریخ: شنبه 28 بهمن 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

درباره وبلاگ

Welcome to the blog of justice


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , adalet.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM