عدالت adalet

عدالت adalet

جنبش مشروطه خواهی در ایران

جنبش مشروطه خواهی در ایران

« مشروطیت » از نظر لغوی به معنای شرط دار شدن و شرط گذاشتن برای چیزی است. براین اساس، حکومت مشروطه به نوعی از حکومت گفته می شود که در آن، برای حکومت کردن شرایطی پیش بینی شده باشد. در حکومت مشروطه، حاکم یا پادشاه نمی تواند هر کاری را که می خواهد به میل خود انجام دهد. در چنین حکومتی، تصمیم گیری درباره ی امور کشور بر مبنای شرایطی که در قانون اساسی پیش بینی شده است، انجام می شود. در نظام مشروطه مجلسی مرکب از نمایندگان منتخب مردم تشکیل می شود و به کار قانونگذاری می پردازند. نخست وزیر و وزیران (هیئت وزیران) که با رأی نمایندگان مجلس انتخاب می شوند، اداره امور کشور را در دست می گیرند.

جنبش مشروطه، یا مشروطیت یا انقلاب مشروطه مجموعه کوشش ها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب قانون اساسی ایران شد.

از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت روبه رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنایی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. اگر چه از مدتی قبل شورش ها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت رخ داده بود اما شروع جنبش را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر می کنند. علا الدوله حاکم تهران 17 نفر از بازرگانان و دو نفر سید را به جرم گران کردن قند به چوپ بست. این کار که با تأیید عین الدوله صدراعظم مستبد مظفرالدین شاه قاجار انجام شد اعتراض بازاریان و روشنفکران را برانگیخت. اینان در مجالس به سخنرانی ضد استبداد و هواداری از مشروطه و تأسیس  عدالتخانه یا دیوان مظالم پرداختند. خواست برکناری عین الدوله صدر اعظم و عزل مسیو نوز بلژیکی و حاکم تهران به میان آمد و اعتصاب در تهران فراگیر شد. عده ای از مردم و روحانیون به صورت اعتراض به حضرت عبدالعظیم رفتند. مظفرالدین شاه وعده برکناری صدراعظم و تشکیل عدالتخانه را داد. هنگامی که به وعده خود عمل نکرد. علما به قم رفتند و تهدید کردند که کشور را ترک می کنند و به عتبات عالیات خواهند رفت. عده ای هم در سفارت انگلیس متحسن شدند. عین الدوله با گسترش ناآرامیها در شهرهای دیگر استعفا کرد و میرزا نصرالله خان مشیرالدوله صدراعظم شد. بلاخره مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را در 14 مرداد ماه 1285 خورشیدی (1324 قمری / 1906 میلادی) امضا کرد. علما و دیگرانی که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحصن در سفارت انگلیس پایان یافت. مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.

مجلس اول در 14 مهر 1285 در تهران گشایش یافت[1] نمایندگان به تدوین قانون اساسی پرداختند و در آخرین روزهای زندگی مظفرالدین شاه این قانون نیز به امضای او رسید.

بر پایه قانون اساسی مجلس وظایف مالی زیر را برعهده داشتد:

1. تهیه بودجه و نظارت بر اجرای بودجه کشوری.

2. تصویب انتقال یا فروش منابع زیرزمینی و تصویب قراردادهای صنعتی و کشاورزی.

3. تصویب تغییر مرزهای کشور.

4. تصویب قراردادها و عهدنامه ها با دولتهای خارجی.

5. تصویب تشکیل کمپانی های ملی.

6. تصویب هر گونه قراردادهای نفتی.

7. تصویب اعتبار و وام های دولتی.

8. تصویب ساختن راه ها و راه آهن.

پس از مرگ مظفرالدین شاه، ولیعهد او محمد علی میرزا شاه شد و از همان ابتدا به مخالفت با مشروطه و مجلس پرداخت. او در مراسم تاجگذاری خود نمایندگان مجلس را دعوت نکرد. چون نمایندگان مجلس اول توانسته بودند مسیو نوز رئیس گمرک و وزیر خزانه را از ایران بفرستند؛ روسیه نیز به حمایت از محمدعلی شاه در دشمنی با مشروطه برخواست.

با توجه به ناقص بودن قانون اساسی مشروطه که با عجله تهیه شده بود مجلس متمم قانون اساسی را تصویب کرد. قانون اساسی اقتباس شده از قانون اساسی کشور بلژیک و داری 51 اصل بود.

محمد علی شاه به مجلس رفت و سوگند وفاداری یاد کرد. پس از چند روز او و دیگر مستبدان با همراهی شیخ فضل الله نوری عده ای را علیه مجلس در اطراف آن جمع کردند و به درگیری با نمایندگان و مدافعان مجلس پرداختند. با بمبی که یاران حیدرخان عمواوغلی به کالسکیه حامل محمد علی شاه انداختند به مقابله جدی با مجلس پرداخت و به باغشاه رفت و بریگاد قزاق را برای مقابله با مجلس آماده کرد.

بالاخره با فرستادن کنل لیاخوف فرمانده بریگاد قزاق حمله به مجلس را آغاز کرد. لیاخوف با نیروهایش مجلس را محاصره کردند و ساختمان مجلس و مدرسه سپهسالار را در دوم تیر ماه 1387 خورشیدی به توپ بستند. عده زیادی از مدافعان مجلس در این حمله کشته شدند. محمدعلی شاه لیاخوف را به حکومت نظامی منصوب کرد و به تعقیب نمایندگان و دیگر آزادی خواهان پرداخت.

پس از حمله به مجلس و دستگیری و اعدام آزادیخواهان، جنبش مشروطه خواهی با شکست روبرو شده بود. بسیاری از مشروطه خواهان مخفی شدند و برخی به خارج از ایران رفتند و حکومت استبدای (استبداد صغیر) آغاز شد.

پس از حمله به مجلس و پخش خبر آن، در شهرهای دیگر ایران شورش هائی برخاست. در تبریز مشروطه خواهان به رهبری ستارخان و باقرخان برای مقابله با نیروهای دولتی بسیج شدند و گروهی از ایرانیان قفقاز نیز به مردم تبریز پیوستند و به « مجاهدین قفقاز » معروف شدند. محمد علی شاه از تزار روسیه نیکلای دوم درخواست کمک کرد و تبریز به محاصره نیروهای روس و نیروهای دولتی درآمد. در پی بسته شدن راه تبریز جلفا،  و محاصره کامل شهر از طرف قوای شاه، گرسنگی و قحطی هولناکی بر مردم روی آورد و کار برای آزادی خواهان سخت شد. اما این پایان کار نبود.

در گیلان مجاهدین مشروطه بعد از کشتن حاکم شهر به سوی تهران حرکت کردند. در اصفهان نیز بختیاری ها برای نجات مشروطه بسیج شدند. در این هنگام در شهر تهران هم دوباره کوششها بالا گرفت. بالاخره نیروهای گیلان به فرماندهی سپهدار اعظم از شمال و نیروهای بختیاری به فرماندهی علیقلی خان سردار اسعد بختیاری از جنوب به سمت تهران آمدند و در نزدیکی تهران به هم پیوستند.

در پیشروی به سوی پایتخت، نخستین قدم را بختیاریها به فرماندهی سردار اسعد بختیاری     (فاتح ملی) و سپس اردوی شمال به فرماندهی سپهدار اعظم برداشتند که انقلابییون قفقاز هم در صفوف آن بودند. نیروهای مجاهدین گیلان و بختیاری در دوم تیر ماه سال 1288 خورشیدی وارد تهران شدند و شاه و اطرافیانش به سفارت روس پناه بردند. انقلابیون مجلس عالی تشکیل دادند و محمدعلی شاه را از سلطنت خلع و ولیعهد او احمد میرزا را به تخت نشاندند و علیرضاخان عضدالملک رئیس ایل قاجار به نیابت سلطنت او برگزیده شد. بار دیگر مجلس شورای ملی تشکیل شد و ظاهراً دوره استبداد به پایان آمد و مشروطه خواهان پیروز شدند.

در جریان فتح تهران یکی از زنان روشنفکر خاندان ایلخانی بختیاری به نام « سردار بی بی مریم بختیاری » با رشادت و دلیری به مبارزه با عمال استبداد برخاست. وی قبل از فتح تهران مخفیانه با عده ای سوار وارد تهران شده و در خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حمله ای سردار اسعد به تهران، پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگر بندی نمود و با عده ای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاق ها مشغول جنگ شد. او حتی خود شخصاً تفنگ به دست گرفت و با قزاق ها جنگید. نقش او در فتح تهران، میزان محبوبیتش را در ایل افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت. بعدها با دریافت مدال شجاعت از دولت آلمان به « لقب سرداری » مفتخر شد.

مجلس دوم در 25 آبان 1288 یک سال پس از بسته شدند مجلس اول، با حضور شاه جوان گشایش یافت.

در این هنگام دولت مستوفی الممالک از رئیس جمهور آمریکا خواست که فردی را برای بازسازی خرابی های مالی به ایران گسیل دارد. مورگان شوستر، که مرد کاردانی بود، در اردیبهشت 1290 خورشیدی با هیئت مستشاران مالی آمریکایی وارد ایران شد و با به دست آوردن اختیارات ویژه به کار پرداخت.

کارشکنی ها همچنان ادامه داشت. روس ها محمد علی شاه برکنار شده را دوباره به ایران برگرداندند تا مجلس را از کار بازداشته و سازمان شوستر را براندازد. شاه برکنار شده در گمش تپه (پهلوی دژ کنونی) پای به خشکی نهاد و با دسته ای از ترکمانان به تهران یورش برد ولی شکست خورد و دوباره به روسیه گریخت.

 روسیه تزاری با رایزنی انگلستان روز چهارشنبه 7 آذرماه 1290 خورشیدی اولتیماتوم سختی به دولت ایران داد و به موجب آن از ایران خواست تا مورگان شوستر و همراهانش هرچه زودتر ایران را ترک کنند و دولت ایران متعهد شود که در آینده برای به کارگیری مستشاران خارجی، پیشاپیش رضایت دولت های روس و انگلیس را جلب کند و نیز هزینه لشکرکشی روس ها را به ایران عهده دار گرد.

اما مجلس ایران اولتیماتوم را با اکثریت قریب به اتفاق آرا رد کرد و مردم تبریز و گیلان به ایستادگی خود افزودند و روس ها نیروی جدیدی به ایران آوردند و در تبریز و رشت و دیگر شهرهای ایران کشت و کشتار راه انداختند.

 سرانجام در سال 1290 خورشیدی دولت ایران اولتیماتوم را پذیرفت و ناصرالملک در مجلس را بست.

پس از برانداختن مجلس و راندن شوستر دخالت بیگانگان در امور داخلی ایران به اوج خود رسید روس ها امتیاز راه آهن تبریز جلفا و انگلیسی ها امتیاز راه آهن محمره (خرمشهر) خرم آباد را گرفتند.

چند ماه از تاجگذاری احمدشاه قاجار واپسین شاه دودمان قاجار نگذشته بود که جنگ جهانی اول رخ داد. این جنگ که آن همه بدبختی و سیه روزی برای دنیا و ایران داشت، به مردم ایران در جنگ جهانی اول که از ستم همسایگان به تنگ آمده بودن، نجات داد و شکست روسیه تزاری در جنگ و انقلاب اکتبر 1917، ایران را که در نتیجة قرارداد 1907 در آستانه چندپارگی بود، از چنگ استعمار رهایی بخشید.

جنبش مشروطه را به سه دوره بخش کرده اند:

1. مشروطة اول از سال  1285 / 1906 تا 1286 / 1907 و گلوله باران مجلس؛

2. مشروطة دوم از سال 1288 / 1909 تا 1299 /1921 و کودتای سوم اسفند؛

3. مشروطة سوم از سال 1320 / 1941 تا 1332 / 1953 و سرنگونی مصدق.

با تشکر

محرم سعیدی

 



11- برابر با 18 شعبان 1324 هجری قمری /  7 اکتبر 1906 میلادی


https://get.cryptobrowser.site/2738817
نویسنده: atila ׀ تاریخ: سه شنبه 15 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

درباره وبلاگ

Welcome to the blog of justice


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , adalet.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM